خِلطهای چهارگانه یا اخلاط اربعه یا گشنهای چهارگانه عبارتند از دم، زردآب، سودا و بلغم.
مقدار و نسبت ترکیب این اخلاط در بدن هر شخصی و در اندامهای هر فردی، یکی از چهار طبع (nature) یا مزاج (temperament) گرم، سرد، تر و خشک را بوجود میآورد؛ این نظریه ریشه و اساس طب اخلاطی است. یعنی اگر کسی سوخت و ساز بدنش بالا باشد مزاجش گرم است. اگر شخصی رطوبت بدنش زیاد باشد مزاجش مرطوب است و افرادی هم دارای مزاج سرد یا مزاج گرم هستند، البته مزاج افراد معمولا ترکیبی از دو مزاج است مانند کسی که بدنش در هنگام لمس گرم و مرطوب است دارای مزاج گرم و مرطوب میباشد، و افرای هم داری مزاج گرم و خشک، سرد و مرطوب یا سرد و خشک باشند.
مزاج شناسی (temperamentology) یک نوع تخصص در طب سنتی ایران است. اخلاط جمع واژه خلط است، به همین دلیل به طب سنتی ایران طب اخلاطی هم گفته میشود. و نیز از هر کدام از خلطهای فوق طبایع و مزاجهای چهارگانه به وجود میآید و به همین منوال هر کدام از طبایع مثال جهان بیرون و نماینده فصلها و عناصر چهار گانه موجود در طبیعت هستند به ترتیب :خون یا دم گرم و تراست، فصل بهار وهوا نیر گرم و تر هستند، صفرا گرم و خشک است، تابستان و آتش هم گرم و خشک اند، سودا سرد و خشک است، پاییز و خاک هم سرد و خشک میباشند، بلغم سرد و تر است، زمستان و آب هم سرد و تر هستند.
عناصر در پزشکی سنتی عبارتند از:آب، خاک، هوا و آتش است. استادان فلسفه میگویند که طب اخلاطی بخشی ار فلسفه بوده و بنابراین طب سنتی برگرفته از طبیعیات فلسفهاست. تاریخ طب سنتی ایران نشان میدهد که بیشتر پزشکان سنتی فیلسوف بودهاند (مانند ابن سینا و رازی). طب اخلاطی مکتب طبی است که بر اساس طبایع چهارگانه که آن هم بر اساس اخلاط چهارگانه بنا شده است.. مکتب اخلاطی به نوعی شاخهای از فلسفه (طبیعیات فلسفه) است.
در پزشکی نیاکان (طب سنتی) مراحل گوارش (هضم) خوراک (غذا) به چهار مرحله تقسیم میگردد که آن را گوارش چهارگانه (هضمهای اربعه) مینامند، در اثر این فرایند خوراک خورده شده به خلط (چهار مایه (ماده یا مایع روان: خون، زرد آب، بلغم و سودا) میشود که این مواد به آرامی جذب بافتها و یاخته (سلول)ها میشوند.
1. گوارش در شکم (هضم معدی) که خوراک تبدیل به مایعی بنام کشکاب(کیموس) میشود، این مایه از راه سیاه رگ باب(Port)، به جگر سیاه (کبد) میرود.
2. گوارش در جگر سیاه (هضم کبدی) کشکاب طی مراحلی در جگر تبدیل به خلط میگردد (همان چهار مایع روان و سیّال دم، صفرا، بلغم و سودا)
3. هضم در عروق (تغیرات مواد در جریان خون)، خلط از راه رگها به سوی اندام مربوط میرود.
4. گوارش در اندامها (بافتها) خلط آماده جذب و تبدیل شدن به اندام مربوط میشود. مواد زاید هر یک از مراحل گوارش چهارگانه، از بدن دفع میگردند.
مواد زائد گوارش اول (مدفوع) از روده، مواد زائد گوارش دوم (ادرار) از نفرون (کلیه)ها . مواد زائد گوارش سوم و چهارم (عرق، چرک، مو، ناخن، ترشّحات گوش و بینی وغیره) از راههای مختلف از بدن بیرون میروند. اختلال در هریک از این مراحل چهارگانه سبب بروز بیماری میشود.
برای تولید خلطهای خوب (خلط جید) دو شرط وجود دارد: ۱- سالم بودن جگر .۲- کشکاب مناسب. کشکاب سالم نیز در اثر خوردن خوراک سالم و مناسب سن و سال و مزاج و سالم بودن شکم (معده) به وجود میآید.
به زبان طب جدید اگر تعادل مواد موجود درخون مثل: چربیها (لیپیدها)، قندها، (اوریکاسید) به هم بخورد بیماری چربی خون (هایپرلیپیدمی)، مرض قند (هایپرگلایسمی) و نقرس به وجود میآید. اگر عملکرد طبیعی هریک از اندامهای بدن مختل شود آن اندام دچار سوء مزاج میشود و مثل سوء مزاج معده یا جگر. اختلال در تولید اخلاط یا مربوط به غذای مصرفی است، یا اختلال در عملکرد کبد یا معده یا چند مورد با هم. اختلال در عملکرد طبیعی هرکدام از اعضا را سوء مزاج ویژه آن عضو گویند؛ شناخت سوء مزاجها و راه حل درمان آنها در مراحل ابتدایی راهگشای بسیاری از مشکلات بهداشت عمومی و بیماریهای امروزی است.
سوء مزاج دو گونه است ساده و مادی. روی هم رفته ۱۲ نوع سوء مزاج وجود دارد: ۱- گرم ساده ۲- گرم خشک بدون ماده ۳- گرم و تر ۴- گرم مادی صفراوی ۵- گرم و تر با ماده بلغمی بدون ماده ۶- سرد ساده ۷- سرد خشک ساده ۸- سرد و تر ساده ۹- سرد خشک مادی سوداوی ۱۰- سرد تر با مادی بلغمی لزج ۱۱ - مرطوب ساده ۱۲- خشک ساده.
خلط رطوبتی است اندر تن مردم روان و جایگاه طبیعی آن رگهاست و اندامهایی که میان تهی باشند چون معده و جگر و سپرز و زهره و این خلط از غذا خیزد و بعضی خلطها خوبند و بعضی بد. آنچه نیک باشد، آنست که اندر تن مردم اندرفزاید و به بدل آن تریها که خرج میشود، بایستد و آنکه بد باشد، آنست که به این کار نشاید و آن، آن خلط باشد که تن از او پاک باید کرد به داروها؛ و خلطها چهارگونه است: خون است و بلغم و صفراء و سوداء. (ذخیره خوارزمشاهی): میخواره را گاه گاه قی افتد و گاه اسهال نگذارد که خلط بد در معده گرد آید. تبها و بیماری که از خلطهای لزج و فاسد تولید کند.
عناصر چهارگانه (عناصر اربعه)، شامل آب، باد، خاک و آتش هستند. از واکنش این چهار عنصر در نتیجه انواع مزاج ها یا طبع ها حاصل می شود:
همچنین گرمی، سردی، تری و خشکی مزاج حاصل قوای اولیه عناصر است. به طور کلی انواع مزاج یا طب شامل موارد زیر می شود:
چهار مزاج مرکب که حاصل از ترکیب چهار مزاج بسیط بالا هستند نیز به صورت زیر هستند:
برای درک بهتر مفهوم انواع مزاج ها یا همان طبع، خصوصا مزاج های گرم و سرد و تر و خشک، ابتدا نظری به تاریخ طب اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم می اندازیم.
در این بازه زمانی دانشمندان اروپا پی برده بودند که کلیه فعل انفعالات شیمیایی و اعمال حیاتی بدن و هر گونه تغییر و تحولی که از زمان پیدایش جنین تا تولد نوزاد و سپس در سنین کودکی، بلوغ، جوانی، پیری و مرگ در انسان پیدا می شود و هر اختلالی که در دوران حیات او در کار اعضاء مختلف بدن بروز می کند، مستقیما تحت تاثیر سلسله اعصاب از یک طرف و غدد مترشحه داخلی از طرف دیگر، می باشد.
به طور کلی می توان گفت که هورمون های مختلف با هماهنگ ساختن آثار خود بین یکدیگر، کلیه اعمال حیاتی بدن جاندار را کنترل می نماید و احتمالا این کنترل بلافاصله پس از لقاح تخم، بوسیله اسپرماتوزوئید، شروع شود. اگر این طور هم نباشد مسلما از ابتدای حیات جنین این کنترل بروز می کند. تاثیر هورمون ها در بدن جاندار را می توان چنین خلاصه کرد:
1. در رشد بدن دخالت داشته و تا حد زیادی شکل خارجی و داخلی اعضاء بدن توسط اثر آنها صورت می گیرد.
2. عمل هر یک از اعضاء تحت تاثیر هورمونها صورت گرفته و خواه مستقیم و یا غیر مستقیم به وسیله سلسله اعصاب نباتی کنترل می شود. به این طریق در متابولیسم عمومی بدن (متابولیسم بازال) و در متابولیسم خاص موادی که بدن از آنها تشکیل یافته است (آب، املاح، گلوسیدها، لیپیدها، پروتیدها و غیره) دخالت می کند. می دانیم که این متابولیسم برای ادامه زندگی بافت ها و ایجاد تعادل بدن لازم است.
3. علاوه بر این، هورمونها سلسله حیوانی حیات ارتباطی را نیز کنترل می کنند (خصوصا در استخوان بندی، عضلات، اعصاب) و بدین ترتیب در تشکیل یافتن استخوان های بدن (به وسیله تیروکسین، پاراتیرین و هورمونهای تناسلی)، در تغذیه بافت های عضلانی (تیروکسین، کورتین، تستوسترون) و تغذیه ماده عصبی مستقیما تاثیر دارند. چنانکه هیچ بافتی (پوست، گوشت، استخوان، خون و…) و هیچ عضوی (قلب و عروق، دستگاه گوارش و غیره) نیست که از تاثیر هورمونها خارج باشد.
4. بالاخره تاثیر هورمون ها در روان و روان شناسی کاملاً محسوس است. قسمت اعظم غرایز، تاثرات و هیجانات، صفات و مزاج ها بواسطه تاثیر هورمون ها بروز می کند.
به عقیده فیسنژه در دوران حیات هر جاندار، غدد مترشح داخلی به وسیله هورمونهای خود اعمال سه دستگاه بدن را کنترل می کنند. این سه دستگاه عبارتند از:
غدد مترشح داخلی تشکیلات پیچیده ای دارند و عملکرد آنها تحت تاثیر عوامل گوناگونی، ممکن است تحریک شده یا متوقف گردد؛ بنابراین تعادل این دستگاه به آسانی بر هم می خورد، در صورتی که بهم خوردن این تعادل جزوی و کم باشد، اختلال چندانی در بدن بوجود نخواهد آمد، ولی اگر این اختلال بیشتر باشد در عمل اعضاء بدن بروز زیادی داشته و عوارضی در دستگاه های مختلف بدن پیدا خواهد شد.
با توجه به مقدمه بالا معلوم می شود، گرمی و سردی وتری و خشکی مزاج اساسی ترین حقیقت علمی را در بر دارد، زیرا از دستگاه عصبی – غددی و غلبه عمل غدد مترشح داخلی سر چشمه می گیرد.
اساس فعالیت های حیاتی هر موجود زنده ای، بر تغییرات ترکیبات شیمیایی پروتوپلاسم استوار است. بیشتر فعل و انفعالاتی که برای انجام این امر در داخل سلول ها صورت می گیرد، اگزوترمیک بوده و با تولید حرارت توام می باشد. پس هر قدر فعالیت حیاتی یک فرد بیشتر باشد، تولید حرارت در بدنش بیشتر و هر قدر فعالیت کمتر باشد، میزان حرارتی که تولید می کند کمتر خواهد بود.
در مورد حرارت بدن جاندار، باید به دو عامل توجه داشت:
1. مقدار حرارتی که بدن تولید می کند و آن را بر حسب کالری اندازه گیری می کنند.
2. شدت حرارت که به درجه حرارت معروف می باشد.
در انسان و حیوانات خون گرم، درجه حرارت بدن ثابت بوده و تغییرات حرارت خارجی، تاثیری در درجه حرارت بدن آنها ندارد، هر گاه درجه حرارت محیط بالا یا پائین برود، عوامل تنظیم کننده ای که در بدن این جانداران وجود دارد، دمای بدن را در حالت ثابت نگاه می دارد. با این حال به طوری که خواهیم دید، درجه حرارت بدن حیوانات خون گرم در شرایط گوناگون کاملاً ثابت نمانده و تحت تاثیر بعضی عوامل گرم یا سرد کننده قدری بالا و پایین می شود.
غدد مترشح داخلی در تولید حرارت کلی بدن و افزایش و کاهش درجه حرارت مرکزی دخالت دارند، این دخالت یا بصورت مستقیم و تحت تاثیر بعضی هورمون ها، بر مراکز عصبی تنظیم کننده حرارت بدن اثر می گزارند و یا بطور غیر مستقیم، از راه دخالت در متابولیسم های مختلف و انقباضات عضلانی انجام می گیرد.
از نتایج تحقیقات دانشمندان چنین بر می آید که فعالیت بعضی از غدد مترشح داخلی، خصوصا تیروئید، هیپوفیز و سورنال، باعث شدت احتراق مواد غذایی و به عبارت دیگر سرعت اکسیداسیونهای سلولی و در نتیجه افزایش حرارت کلی بدن شده و به این ترتیب درجه حرارت بدن بالا می رود. عکس این عمل نیز باعث کندی سوخت و ساز و کاهش تولید حرارت و در نتیجه کاهش درجه حرارت بدن می شود.
طبق نوشته های سزاری، اعمال مختلف غدد مترشح داخلی تحت تاثیر عوامل گوناگون غالبا تحریک و یا متوقف می گردد. از اینجا می توان پی برد که اختلال تولید حرارت و افزایش یا کاهش درجه حرارت بدن در بین افراد بشر تا چه اندازه زیاد است، از طرف دیگر این اختلال تولید حرارت (افزایش و کاهش درجه حرارت) ایجاد اختلالات گوناگون در اعضاء بدن نموده و می تواند انواع بیماریها را بوجود آورد.
پزشک برای تشخیص دقیق این اختلالات باید قبل از هر چیز، میزان حداقل حرارت تولیدی هر فرد را که نمودار کاملی از فعالیت حیاتی و شخصیت فردی خاص اوست و به نام متابولیسم بازال معروف می باشد بدست آورد.
تمامی حقوق این سایت متعلق به درمانگاه تخصصی پوست و مو اکسیر می باشد . Copyright © 2018